علی نادری شاهی- پژوهشگر حوزه پول و بانک: شرط بسیار مهم اثرگذاری سیاستهای بانک مرکزی اعتباری است که رئیس کل و مجموعه نهاد باید داشته باشند. یک سیاست درست اقتصادی که حتی همه اقتصاددانها بر آن اجماع داشته باشند، اما توسط بانک مرکزی بیاعتبار انجام شود، حتما با شکست مواجه خواهد شد. اعتبار بانک مرکزی در بلندمدت به این دلیل دچار خدشه میشود که سخنانی از بانک مرکزی شنیده میشود که در عمل خلاف آن اتفاق میافتد. بنابراین به تدریج فعالان اقتصادی به این نتیجه می رسند که صحبتهای مسئولان بانک مرکزی را نباید جدی گرفت. طبیعتا برگرداندن اعتبار از دست رفته سخت است و باید به تدریج برگردد. اصلاحات کوچک و هدفگذاریهای نه چندان بزرگ که بانک مرکزی بتواند به آن اهداف برسد، راهحل این مسئله است. اگر رئیس بانک مرکزی بگوید تورم 50 درصد سال بعد 10 درصد خواهد شد، قدم بزرگی است که انجام نمیشود و اعتبار را متزلزلتر میکند، اما کاهش تورم 50 درصد به 10 درصد طی سه، چهار سال با ارائه برنامه معقول است و در بلندمدت امکان رخ دادن آن وجود دارد.
اگر اعتبار بانک مرکزی کشور بیشتر باشد، علاوه بر فعالان اقتصادی، سرمایهگذاران خارجی هم بیشتر اعتماد میکنند. اگر بانک مرکزی سیاست ارزی را اعلام کند که پایدار باشد و خود بانک مرکزی هم یک نهاد معتبر باشد که بتوان روی آن حساب کرد، سرمایهگذار خارجی هم اعتماد و سرمایهگذاری میکند، اما اگر در همان سیاستهای ارزی نوسانات شدیدی وجود داشته باشد، ریسک سرمایهگذار داخلی و خارجی را بالا میبرد.
بانک مرکزی معتبر میتواند انتظارات را در جامعه شکل دهد، اما وقتی افرادی وجهه و اعتباری دارند، اما در زمینهای تخصص ندارند و دربارهاش صحبت میکنند، مردم را تحت تاثیر قرار میدهند و کسانی که دنبالکننده آن فرد هستند، معمولا دچار خطا میشوند. در نتیجه انتظاراتی به نحو اشتباه و ناقصی شکل میگیرد که این انتظارات اشتباه به دلیل اعتباری که آن افراد دارد، منجر به تحقق برخی اتفاقات در اقتصاد کلان به صورت واقعی میشود و این کار بانک مرکزی را که میخواهد بر اساس اصولی پیش برود، دچار آسیب میکند.
یکی از مواردی که اعتبار بانک مرکزی را از بین میبرد، نوسانات ارزی است. فارغ از اینکه قیمت ارز چقدر باشد، در صورت نوسانات شدید و بیثباتی بازار نمیتوان اعتبار بانک مرکزی را زیاد کرد. بانک مرکزی نیاز دارد که یک دورهای ثبات ایجاد شود و در آن دوره ثبات به بازسازی وجهه خود بپردازد. در دوره پُرتلاطم راهکاری که به نظر میرسد قدمهای کوچکی است که تحقق آن دور از دسترس نیست، چرا که محقق نشدن وعدهها تیشهای بر اعتبار بانک مرکزی است. بهترین کار این است بانک مرکزی اهداف قابل تحقق نه چندان بزرگ را مورد توجه قرار دهد.
نظر شما